(در سایه ذولفقار)
کربلا در انتظار گام های استوار
توست تا پرچم خونینت را بر افرازی
و من با تو سخن می گویم ای فرزند
سلحشور امت اسلام،رزمنده مجاهد،
که در مصاف همیشه تاریخ، همواره
سرافراز و با شکوه ایستاده ای، تو در
کدام قله رفیع خانه کرده ای که ققنوس
در سایه سار تو آسوده است؟تو در چشمه
کدامین آفتاب شستشو کردی که ستارگان
برای دیدارت لحضه شماری میکنند و خفاشان
از حضور تو خشمگینند؟ تو در نماز شب خویش
با خدای مهربانت چه گفتی که شهادت، ترا گلچین
کرد و فرشتگان در استقبال تو به هلهله پرداختند.